بازدیدها: 21
انتخابات و مشارکت مردم در تعيين سرنوشت سياسي خودشان امروزه به عنوان مهمترين نماد مردم سالاري شمرده ميشود، اين پديده مهم در کشورهاي مختلف در قالبهاي گوناگون و با اهداف متعددي برگزار ميشود، همچون رفراندم تعيين شکل نظام، رفراندم براي تصميمگيري در مورد مسأله مهم مثل قانوني خاص و يا تصميمگيري نسبت به بخشي از قلمرو جغرافيايي، انتخاب رئيس قوه مجريه، انتخاب اعضاي قوه مقننه و …، همچنين انتخابات به عنوان يک راهکار دموکراتيک در سطوح مختلف قابل بهرهگيري است، به عنوان مثال علاوه بر انتخاباتهاي معمولي که در سطح ملي برگزار ميشود، اصناف، گروهها، تشکلها، انجمنها، احزاب و … براي پيشبرد برنامههاي خود از اين راهکار استفاده ميکنند.
بر اين اساس در ضرورت اصل وجود انتخابات و کارکردهاي مثبت و مفيد آن در وضعيت کنوني جهان هيچ شک و ترديدي وجود ندارد، با اين حال در کشور ما برخي افراد، در مورد ضرورت يا اهميت مشارکت مردم در انتخاباتهاي ملي همچون انتخابات رياست جمهوري، شوراها، مجلس خبرگان و شوراي اسلامي ترديدهايي را مطرح ميکنند که ريشههاي آن عمدتاً به مسائل ديگري باز ميگردد، مثل کارنامه ناموفق برخي مسئولان منتخب، چنانکه گاهي نيز اين نارضايتيها ريشه در تبليغات منفي دشمنان نظام دارد که اگر اين ترديدها از طريق تبيين درست ضرورتهاي مشارکت در انتخابات رفع شوند، آمار مشارکت نيز به مراتب بالا خواهد رفت.
بر اين اساس در اين نوشتار به ضرورت هايي اشاره مي کنيم که توجه به آنها مشارکت در انتخابات را توجيه مي کند:
- انتخابات به مثابه حق
مشارکت در انتخابات و تعيين سرنوشت در هر نظامي علاوه بر جنبههاي شرعي که دارد، به عنوان يک حق نيز قلمداد ميشود، حقي که در همه جوامع و مکاتب بشري به عنوان فضيلت و ارزش شناخته ميشود و با عناويني همچون «حق انتخابگري»، «حق مشارکت در تعيين سرنوشت» و … شناخته ميشود، از طرفي ويژگي هر حقي اين است که صاحب حق بايد از آن دفاع کرده و در پي احقاق و عملي ساختن و يا به اصطلاحي علميتر «استيفا» آن باشد يعني بايد تمام حق خود را مطالبه کند، چرا که هر گونه بياعتنايي نسبت به آن اقدامي نارواست که به از بين رفتن حق، منجر خواهد شد.
بر اين اساس مشارکت در انتخابات علاوه بر جنبههاي شرعي گامي در راستاي مطالبه و دفاع از حق مسلمي است که هر ايراني دارد و به همين دليل براي مشارکت در انتخابات ضرورتي فراتر از تکليف شرعي وجود دارد که باعث ميشود تا ضرورت داشته باشد، هر ايراني ولو اينکه کاري با تقليد و تکليف شرعي نداشته باشد و يا اساساً غير مسلمان باشد و يا هيچ تعلق خاطري به نظام جمهوري اسلامي نداشته باشد نيز در انتخابات مشارکت کند، چنانکه مقام معظم رهبري نيز به همين موضوع بارها اشاره کرده و فرمودهاند: «اين(انتخابات) يک حق و در عين حال يک تکليف است. حق آحاد مردم ماست که نظر بدهند؛ تکليف آنها هم همين است».(1)
به هر حال در اعمال اين حق به تبليغات برخي که ثمر بخش بودن آن را مورد تشکيک و انکار قرار ميدهند، نبايد توجه کرد، (به ويژه در مواردي که ثمر بخش نبودن ظاهري إعمال اين قبيل حقها ناشي از اين است که همگان تلاش نميکنند تا به درستي از اين حق بهره بگيرند، چون اگر مردم، با بصيرت و چشماني باز و فارغ از جار و جنجال و هياهوهاي تبليغاتي و فضاي احساسي تلاش کنند تا در فضايي که براي اعمال حق تعيين سرنوشت فراهم شده است، از اين حق مسلم خود استفاده کرده و بهترين انتخاب را انجام دهند، در آن صورت نمايندگاني بر سر کار خواهند آمد که تأمين کننده منافع واقعي مردم خواهند بود و تير دشمنان نيز در بي ثمر نشان دادن استفاده مردم از حق مشروع خود به سنگ خواهد خورد.
- تقويت امنيت ملي از طريق تقويت مقبوليت نظام
همان طور که ميدانيم در نظام جمهوري اسلامي ايران، مقبوليت مردمي در کنار مشروعيت الهي، يکي از ارکان شکلدهنده اين نظام است و قوت و ضعف اين مسأله نيز مرتبط با ميزان حضور و نقش آفريني مردم است، از طرفي در شرايط کنوني مقبوليت مردمي نقش مستقيمي در امنيت ملي کشورها ايفا ميکند، به گونهاي که هر کشوري از پشتيباني و حمايتهاي مردمي بالا برخوردار باشد، به لحاظ امنيت ملي نيز از جايگاه بالاتري برخوردار خواهد بود.
از طرفي ديگر يکي از تجليگاههاي مقبوليت مردمي نظام عبارت است از انتخابات که طي آن هر چه ميزان مشارکت مردم در انتخابات بالاتر باشد نشان دهنده مقبوليت بالاي آن نظام خواهد بود و به همين تناسب با بالا رفتن ميزان مقبوليت نظام، جايگاه امنيت ملي نيز تقويت خواهد شد، اين مسأله به ويژه در شرايط کنوني که امنيت، به اصليترين دغدغه جهانيان تبديل شده است و پيرامون کشور ما را نيز موجي از ناامنيها فرا گرفته است، بيش از هر زمان ديگري بايد مورد توجه قرار گيرد، اگر اين نکته را نيز اضافه کنيم که در سالهاي اخير حاميان نظام سلطه تلاش کردهاند تا با متهم کردن کشورها به برخي اتهامات که نتيجه آن تقابل ميان مردم و نظام حاکم است، زمينه دخالت خويش در آن کشور و نقض حاکميت و امنيت ملي آن کشور را فراهم کند، ضرورت مشارکت هر چه بيشتر در انتخابات و نمايش پيوند ميان مردم و نظام آشکارتر خواهد شد.
امام خميني(ره) نيز بر نقش مشارکت مردم در عرصههاي مختلف از جمله انتخاباتها در حفظ و تقويت امنيت ملي کشور عنايت داشتند، چنان که در اين زمينه ميفرمودند: «آگاهى مردم و مشارکت و نظارت و همگامى آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترين ضمانت حفظ امنيت در جامعه خواهد بود»(2)، مقام معظم رهبري نيز همواره بر اين نکته مهم تأکيد داشته و معتقدند: «انتخابات مال رهبري نيست، مال ايران اسلامي است، مال نظام جمهوري اسلامي است، همه بايد بيايند در انتخابات شرکت کنند، اين موجب ميشود که نظام جمهوري اسلامي تقويت بشود، پايداري آن و ماندگاري آن تأمين بشود، کشور در حصار امنيت کامل باقي بماند»(3)، بنابراين با چنين نگاهي ميتوان دريافت حتي اگر افرادي به لحاظ برخي مسائل دل خوشي از برخي از ارکان و اجزاء نظام نداشته باشند، باز هم به خاطر تأمين امنيت ملي خود بايد در اين انتخابات مشارکت کنند.
- پيشگيري از دخالت بيگانگان
يکي ديگر از ثمرات حضور و مشارکت مردم در انتخابات و بالا بردن جنبههاي مقبوليت نظام اين است که مانع از اين ميشود که بيگانگان توان، جرأت و يا بهانه دخالت در امور داخلي کشورها را پيدا کنند، به عبارت ديگر امروزه به دليل شکل گرفتن نهادهاي بينالمللي که اکثريت قريب به اتفاق کشورها عضو آن شدهاند و با توجه به زمينههايي که براي نفوذ و دخالت قدرتها در امور داخلي کشورهاي ديگر به بهانههاي مختلف از جمله موضوع نقض حقوق بشر وجود دارد، برخي قدرتها تلاش ميکنند تا از همين دستاويزها استفاده کرده و در امور داخلي کشورهاي مستقل از جمله جمهوري اسلامي ايران دخالت کنند.
از طرفي ديگر براي بهرهگيري از اين اهرم و ابزار لازم است در اين کشورها شرايط و زمينه به گونهاي فراهم شود که بهانه براي دخالت قدرتها فراهم شود که يکي از اين بهانهها نقض فراگير حقوق مردم است و نشانه آن هم عدم نقشآفريني مردم در تعيين سرنوشت خويش است، با اين حال اگر موضوع به گونه ديگري شود و مردم در صحنههاي مختلفي که به نوعي باعث تقويت مقبوليت نظام ميشود، مشارکت کنند، در آن صورت بهانه براي چنين مداخلهاي از بين خواهد رفت و در صورتي که با وجود جلوههاي تجلي مقبوليت مردمي نظام، برخي قدرتها همچنان اصرار بر مداخله به اين بهانه داشته باشند، صرفاً اعتبار خودشان از بين خواهد رفت.
از سويي ديگر يکي از رسميترين فعاليتهايي که باعث نمود يافتن مقبوليت مردمي نظام ميشود، عبارت است از مشارکت مردم در انتخاباتهاي مختلف، در نتيجه هر چه ميزان مشارکت مردمي در انتخابات هاي مختلف نظام بالاتر باشد، زمينه مداخله بيگانگان نيز کمتر خواهد شد، اين مطلبي است که حتي بدخواهان نظام نيز بدان اعتراف و اذعان دارند چنانکه به عنوان مثال در آخرين انتخاباتي که پيش از اين برگزار شد يکي از افراد سرشناس ضد انقلاب در يکي از برنامههاي تلويزيوني صريحاً و التماسگونه از مردم ايران درخواست ميکرد که يا در انتخابات پيش رو مشارکت نکنند و يا اگر مشارکت هم کردند در خيابانها به ابراز شادماني نپردازند، چرا که اگر چنين اتفاقي رخ دهد، آنان در زمينه لابي کردن با کشورهاي بيگانه براي تعيين نماينده ويژه براي بررسي مسائل حقوق بشري در ايران دچار مشکل خواهند شد، چرا که وقتي مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد و مستندات آن نيز توسط نمايندگان جمهوري اسلامي ايران در مجامع بين المللي پخش شود کشورهاي بيگانه به ويژه کشورهاي غير غربي تمايل چنداني براي همراهي با کشورهاي غربي به منظور تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران در امور حقوق بشري از خود نشان نميدهند، چرا که اساساً بهانهاي براي اين کار وجود ندارد.(4)
- شکلگيري نهادهاي قوي و کارآمد
يکي از دلايلي که باعث دلسرد شدن مردم از حضور در عرصههايي همچون انتخابات ميشود، عملکرد نامناسب منتخبان و نيز ناکارآمدي نهادهايي است که به صورت انتخابي شکل يافتهاند، با اين حال راهکار مقابله با چنين معضلي قطعاً قهر کردن از صندوقهاي رأي نيست، چرا که اين نهادها در هر صورت شکل خواهند گرفت و افرادي سکاندار اين نهادها خواهند شد که تصميم و نظرشان به صورت مستقيم و غير مستقيم تک تک افراد جامعه را تحت تأثير خويش قرار خواهد داد، از اين روي بهترين راهکاري که در مواجهه با چنين وضعيتي ميتواند وجود داشته باشد اين است که با مشارکت فعالانه از يک سو و انتخاب ناشي از بصيرت و آگاهي و نه احساسات محض، از سوي ديگر، بهترين گزينهها انتخاب شوند تا در نهايت نهادهاي قوي و کارآمد که دغدغه اصليشان حل مشکلات مردم باشد شکل گيرد.
امام خميني(ره) نيز در زمينه شکلگيري مجلسي قوي و کارآمد با حضور و مشارکت همگاني مردم معتقد بودند: «اگر مجلس يک مجلس اسلامى که با انتخابات صحيح انجام بگيرد، و اشخاصى که انتخاب مىشوند واقعاً منتخب ملت باشند، تمام کارهاى کشور با دست مجلسيها اصلاح مىشود»(5) و يا مقام معظم رهبري نيز در همين زمينه ميفرمايند: «سلامت نظام، به سلامت مجلس وابسته است، يک مجلس سالم و قوي و کارآمد و داراي اعضاي مؤمن و منطبق با ضوابط، خواهد توانست پشتيبانى قانوني نظام را به شکل صحيحي انجام بدهد».(6)
- رشد رونق اقتصادي با تقويت ثبات و اقتدار نظام اسلامي
اين انگيزه در واقع حاصل دو انگيزه ديگر يعني شکلگيري نهادهاي قوي و کارآمد با مشارکت آگاهانه مردم و نيز تقويت امنيت ملي است، چرا که رونق اقتصادي در هر کشوري به مؤلفههاي مختلفي بستگي دارد که در راس آنها وجود نهادهاي کارآمد در داخل کشور و نيز امنيت همه جانبه قرار ميگيرد و حضور و مشارکت آگاهانه مردم در انتخاباتهاي مختلف نظام، منجر به شکلگيري نهادهاي قوي و کارآمد از يک سو و تأمين امنيت همه جانبه از سوي ديگر ميشود و همين دو مسأله زمينههاي رشد اقتصادي هر چه بيشتر را فراهم ميسازد که نفع آن به عموم مردم و کشور باز ميگردد.
- وجوب شرعي مشارکت در انتخابات
نظام جمهوري اسلامي ايران، پس از حکومت پيامبر(ص)، امام علي(ع) و امام حسن(ع) تنها نظامي است که پس از هزار و چهارصد سال علم اسلامخواهي واقعي را در دنيا برافراشته و حکومتي را ايجاد کرده است که در کنار عنصر مقبوليت مردمي، واجد عنصر حقانيت ديني است که ريشه در شرع مقدس اسلام دارد، به همين دليل اين نظام همواره مورد تأييد جامعه ديني کشور و به ويژه علما و مراجع حوزههاي علميه بوده است، چنان که اصل تشکيل آن نيز مرهون تلاشها و رهبريهاي خردمندانه يکي از فرزندان حوزه علم و اجتهاد يعني امام خميني(ره) و مشارکت روحانيت آگاه و بيدار بوده است و در نتيجه حمايت از چنين نظامي که زمينهساز اجراي احکام اسلامي است، بر همگان لازم و ضروري است.
از طرفي يکي از اموري که به تقويت، دوام و استمرار اين نظام الهي کمک ميکند، مشارکت فعالانه در انتخابات هاي مختلف است و به همين دليل مراجع معظم تقليد علاوه بر اينکه خود در انتخاباتهاي مختلف نظام مشارکت ميکنند، همواره مردم را نيز به مشارکت فعالانه دعوت کرده و اين امر را به عنوان يک وظيفه شرعي قلمداد کردهاند، امام خميني(ره) نيز که علاوه بر رهبري انقلاب اسلامي، در جايگاه مرجعيت تقليد قرار داشت همواره بر وجوب مشارکت در انواع انتخاباتها تأکيد داشتند از جمله ميفرمودند: «يکى از وظايف مهم شرعى و عقلى ما براى حفظ اسلام و مصالح کشور، حضور در حوزههاى انتخابيه و رأى دادن به نمايندگان صالح کاردان و مطلع بر اوضاع سياسى جهان و ساير چيزهايى که کشور به آنها احتياج دارد، است»(7)، «به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسيده واجب است اين مسأله که در پاى صندوقهاى تعيين رئيس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند … بايد همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مکلف همان طور که بايد نماز بخواند، همان طور بايد سرنوشت خودش را تعيين کند».(8(
مقام معظم رهبري حضرت آيتالله خامنه اي نيز همواره انتخابات را به عنوان يک واجب و تکليف شرعي و الهي قلمداد کرده و مشارکت در آن را ضروري دانستهاند: «ملت عزيز ايران، انتخابات را بايد اوّلاً به عنوان يک تکليف الهي و يک تکليف اسلامي محاسبه کند»(9)، «شرکت در انتخابات، هم حق مردم است و هم تکليف شرعي و واجب شرعي است».(10)
- اجراي سياستهاي کلان نظام بر اساس الگوي ايراني- اسلامي پيشرفت
کشور ما کشوري است که در آن هر يک از سازمانها به طور نهادمند به وظايف و مسئوليت هاي خويش عمل کرده و در قبال وظيفه، مسئوليت و توان و امکاني که بر عهده دارد بايد پاسخگو نيز باشد، اگر خداي نکرده مردم با عدم مشارکت در انتخابات و يا انتخاب بر اساس ملاکهاي نادرست چنين نهادهايي را به درستي شکل ندهند، اين سياستها و طرحها نيز عملاً نخواهد توانست به نحو احسن اجرايي شده و در نهايت دود آن به چشم مردم خواهد رفت.
بنابر اين مشارکت فعال و آگاهانه در انتخاباتهاي مختلف نظام اعم از رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي، شوراهاي اسلامي شهر و روستا و خبرگان يک ضرورت است که اين ضرورت ناشي از عوامل مختلفي است که برخي از آنها فراتر از دلبستگي به مذهب، جناح و يا نظام سياسي خاصي بوده و بُعد ملي پيدا ميکند و به همين جهت حتي کساني که علاقه و دلبستگي به نظام جمهوري اسلامي ايران ندارند، نيز بايد در انتخابات مشارکت کنند، چنان که مقام معظم رهبري نيز در سخناني به اين نکته مهم اشاره کرده و فرمودند: «ما تکيه ميکنيم، تأکيد ميکنيم، اصرار ميورزيم بر اينکه مردم همه شرکت کنند در انتخابات و من بارها اين را قبلاً گفتهام … حتي آن کساني که نظام را قبول ندارند، براي حفظ کشور، براي اعتبار کشور بيايند در انتخابات شرکت کنند».(11)
روابط عمومی کانون کشوری دفاتر پیشخوان خدمات دولت و بخش عمومی کشور